سال هشتاد و هفت بود تازه بوی کتاب و مدرسه کوچه هارو پر کرده بود. نمیدونم چی شد شاید این شور نشاط باعث شد "حرکت" کنیم! یادمه اون سال رو حضرت آقا سال نوآوری و شکوفایی نام گذاری فرمودن، ماهم گفتیم در حد وسع خودمون در زندگی و راه و روشمون نوآوری داشته باشیم!؟ این شد که "گروه جهادی فرهنگی عباد" فعالیتش شروع شد.
اولش میرفتیم خراسان جنوبی"سربیشه" و "نهبندان" و از صفای مردم اونجا صفا میگرفتیم، کم کم لرستان هم اومد تو لیست و الان با گذشت نزدیک 6 سال حدود سی و پنج شش! اردو برگزار شده.
پیش خودمون گفتیم اگه قراره طلبه باشیم و سرباز آقا یه جور دیگه باشیم مثل یه سرباز و نوکر... با خودمون و دلمون!! اینجور قرار گذاشتیم:
برای خــدا و به عشق مولا و خدمت به بهــتــرین هـــا...
بهترین هایی که داراییشون صداقت و پاکی صفا هست
نه مال و سرمایه و مقام و زیبایی...
"حرکت" کنیم...
قرارمون اینه که تلاشمون و جهادمون
برای تجربه و پیشرفت(دنیایی) نباشه
دعا کنید حواسمون باشه این کار رو پله قرار ندیم!
دعا کنید تا آخر بمونیم...
"یا حق"
اولش میرفتیم خراسان جنوبی"سربیشه" و "نهبندان" و از صفای مردم اونجا صفا میگرفتیم، کم کم لرستان هم اومد تو لیست و الان با گذشت نزدیک 6 سال حدود سی و پنج شش! اردو برگزار شده.
پیش خودمون گفتیم اگه قراره طلبه باشیم و سرباز آقا یه جور دیگه باشیم مثل یه سرباز و نوکر... با خودمون و دلمون!! اینجور قرار گذاشتیم:
برای خــدا و به عشق مولا و خدمت به بهــتــرین هـــا...
بهترین هایی که داراییشون صداقت و پاکی صفا هست
نه مال و سرمایه و مقام و زیبایی...
"حرکت" کنیم...
قرارمون اینه که تلاشمون و جهادمون
برای تجربه و پیشرفت(دنیایی) نباشه
دعا کنید حواسمون باشه این کار رو پله قرار ندیم!
دعا کنید تا آخر بمونیم...
"یا حق"