یاد قدیما
سلام به همه جهادیا پاکارا عاشقا به همه خونه به دوشا...
راستش وقتی فک میکنم امروز آخرین روز ماه رمضونه دلم میگیره، نه اینکه فک کنید از اوناشم از اونایی که ته عرفان و خودسازی رو درآوردن و الانم دوست دارن بیشتر با خدا حال کنن نه!
اصلا اصل غُصه همینه که...
امسال با اینکه موندم قم و مثلا خواستم یخورده یه خلوتی و ورد سحری... ولی نشد که بشه!
به قول خودم!! که همیشه به بچه ها میگم هروقت از اینجور کارا زدی که به خودت برسی و پیشرفتی بکنی، بدون فقط پشیمونی میاره و پس رفت...
کاش یکی اول کاری اینو بهم گفته بود!!!
وقتی دلم میسوزه که رفقایی که رفتن منطقه زنگ میزنن و با انرژی به من جامونده التماس دعا میگن...
یادم رفت بگم حدود 30 تا از رفقای باحال و با مرام گروه از اول ماه رمضونی رفتن خراسان جنوبی.
فردا هم میرن مشهد و بعدشم برمیگردن قم السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
یه جامونده حرفای زیادی داره!! شرمندم به مولا خیلی سرتون رو درد آوردم...
تو وبلاگ قبلی بیل و عبا یه مطلب گذاشتم با کلی عکس درسته تکراریه ولی مگه هر تکراری بده؟!!
این ساعتای آخر خیلی دعام کنید.
سایت کی راه میفته؟
کمکی بود در خدمتم