امسال رو حضرت آقا سال اقتصاد و فرهنگ نام گذاری کردن با عزم ملی و "مدیریت جهادی" تا اینجاش حکیمانه و زیبا هست! تو این یکی دو ماهه به این فکر می کردم، در حد توانم قدمی بردارم تا شاید این نگاه برای بعضی ها دغدغه بشه، به همین خاطر با دوستان و رفقا و آدم هایی که احساس می کردم میتونن کاری کنن صحبت میکردم؛
که امسال به عنوان یه شیعه یا نه اصلا یه مسلمون و یه ایرانی چه قدمی برای فرهنگ برداشتیم؟
جوابی که اکثر رفقا میدادن این بود؛ که اولا به ما چه!! مگه مسئولین چیکاره هستن! و بعدش هم با کدوم امکانات؟
تو نگاه اول حرفِ منطقی به نظر میاد! ولی واقعا فقط مسئولین وظیفه کار فرهنگی دارن؟ و واقعا امکانات نداریم؟ یا...
فکر میکنم گیر جای دیگه ی باشه: مشکل دغدغه نداشتن ما هست، مشکل اینه که دغدغه اول و آخرمون دنیا شده...
وگرنه هرچی فکر کنیم می بینیم، هیچ قشری اندازه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی امکانات نداره؟ چندتاشو میگم: محله! مسجد، "حسینه، مهدیه، هیئت" پایگاه بسیج، کانون مساجد، حوزه علمیه، نماز جمعه و... اینا همش پایگاه های مردمی هست! که نمونه هیچ کدومش دست جناح ضد فرهنگ نیست! موقعیت نظام اسلامی و کلی از ارگان ها و ادارات فرهنگی رو به این اضافه کنید. به این نتیجه می رسید که امکانات ما نظیر نداره، و ما داریم با این استدلال غلط خودمون رو گول میزنیم، اشکال از ماهست بعد میگیم چرا وضعیت فرهنگی ما داره رو به افول میره ...
رفقا حق بودن کافی نیست، باید تلاش کرد و مجاهده داشت، کار جهادی و فرهنگی هیچ وقت آبش با راحت طلبی و دنیا طلبی و لذایذ زود گذر دنیا، توی یه جوی نرفته! و باهم سازگاری نداشتن و ندارن....
خلاصه: اگه بخوایم تو انقلاب فرهنگی نقشی داشته باشیم، باید از جون و مال و آبرو و موقعیت و شهرت و خیلی چیز ها بگدریم، باید من وجودمون رو خط بزنیم، باید بفهمیم جنگ فرهنگی هست، باید جبهه ای بشیم! و عمل کنیم. مثل قدیما...
.
.
+چند سطر باید پای درس شهداء نشست...