به بهونه جمعه
آخرای تابستون 85 بود، دانش آموزای ممتاز مناطق محروم چهار محال رو آورده بودیم قم، برای زیارت و سیاحت.
حاج آقا صفری داشتن صحبت می کردن؛ از غربت امام زمان(عج) و تنهایی آقا و اینکه چطور میشه ارباب رو ببینیم، وقتی از مشرّف شدن یکی از علما محضر ارباب گفتن، دانش آموزی که کنارم نشسته بود با اون چهره آفتاب سوخته و اشکی که تو چشماش حلقه زده بود رو کرد به من و با بغض گفت:
حاج آقا شما تا حالا چند دفعه امام زمان رو دیدین؟
هیچ وقت اونقد شرمنده نشده بودم...
+ شرمنده همیشگی
ممنون از لطفتون درباره وبلاگ بنده
وبلاگ شما هم مطالب خوندنی زیاد داره
تو پیوندام گذاشتمش
یا حق